-
خوب، بد، زشت
جمعه 9 دیماه سال 1390 12:49
چهره ی خوب هفته: کارمند با وجدان سازمان بازرگانی استان بخاطر اینکه ایشون در مدتی که ما داشتیم زیر فشار کاری و ثبت نام اینترنتی له میشدیم به داد ما رسید و راهنمای خوبی بود در پیشرفت کارمون. در حدی که گاهی اوقات خودشون تماس میگرفتن و یه چیزهایی رو یادآوری میکردن. باید اعتراف کنم که در طول مدت 6 سال سابقه ی کاریم این...
-
بالاخره تموم شد
پنجشنبه 8 دیماه سال 1390 11:57
بعد از یک ماه تلاش بی وقفه ی بنده و داغون بالاخره امروز ثبت مدارک مربوط به جوایز صادراتی تموم شد و حالا میتونیم تازه برگردیم سر خونه ی اول و کارهای روزمره ی عقب مانده از یک ماه پیش را که الان روی هم هموووجور تلنبار شده انجام بدیم قابل توجه اونایی که گاهی فکر میکنن بنده اینجا فقط میخورم و میخوابم و آهنگ گوش میدم و...
-
خدایا منو بُکُش
چهارشنبه 7 دیماه سال 1390 09:25
یارو مشاور مالی تشریف داره در ماه خدا تومن حقوق میگیره از خدا تا شرکت به درآمدهای جانبیش هم کار ندارم داره صحبت میکنه فکر کرده اینجا پشت کوهه و ما هم تو چادر زندگی میکنیم میخواد پول و کلاسش رو به رُخ ما بکشه از خرید یخچال ساید و وسائل منزلش صحبت میکنه میبینه کسی براش جلوه نداره بحث رو میکشونه به عطر و ادکلن میگه الان...
-
نکته ها ...
سهشنبه 6 دیماه سال 1390 13:30
1- کلاهت رو محکم بگیر که همسایت دزده 2- اگه کسی خوبه بخاطر اینه که شرایط نبوده که چهره ی بدش رو ببینی 3-به کسی که باعث بی اعتمادیت شد اعتماد نکن. 4- شاهنامه خوشِ آخرش پی نوشت: ماشاا... فراوانی چهره ست. موندم برا آخر هفته کی رو انتخاب کنم
-
شکلات 3000 تومنی
دوشنبه 5 دیماه سال 1390 10:18
دیروز جلبک و چاپلوس و آلزایمر با هم میرن ملاقات رئیس جان نتیجه ی ریختن سه تا مُخ رو هم این میشه که دست خالی رفتن عیادت رئیس خوبیت نداره و بعد از کلی نقد و بررسی به این نتیجه میرسن که مقداری میوه و شکلات بخرن جلبک در حالی که از شدت عصبانیت در حال ترکیدن بود اینطور تعریف کرد که بعد از وارد شدن به مغازه با دو دکور متفاوت...
-
رئیس برگرد
یکشنبه 4 دیماه سال 1390 09:12
این دو روز را در هالیدی به سر می بریم اما این هالیدی با هالیدی های قبلی فرق میکنه این دفه رئیس مسافرت و نمایشگاه و ... نرفته این دفه رئیس بستری شده دلم بد جوری براش تنگه *رئیس قول میدم کارمند خوبی باشم فقط برگرد
-
ما سه تا باربی
شنبه 3 دیماه سال 1390 11:32
یک هفته ای هست که من و نیا و اسی میریم باشگاه (به عبارتی کلاس ایروبیک) بلکه لاغـر شویم! ساعت 5 از شرکت میرسیم خونه و سوت ثانیه حاضر میشیم میریم باشگاه یک ساعتی در باشگاه خودمون رو میکُشیم تا عرق بریزیم و مقداری وزن کم کنیم بعد از باشگاه میرم خونه ی اسی شون و یک شام چرب و چیلی میخورم و بعد از سیر شدن میگم همین شام رو...
-
خوب، بد، زشت
جمعه 2 دیماه سال 1390 16:23
چهره ی خوب هفته: همسرجان بخاطر اینکه این هفته سعی کردن بافتنی کردن رو از مادرزن جان یاد بگیرن و یک هنر دیگه به اون هزار تا هنر انگشتاشون اضافه کنن ایشون بنده رو در خانواده سرافراز کردن و میخوان برای بنده یک شال گردن جاری کُش ببافن تا من هموجوووووور به عنوان بانوی خوشبخت فامیل مانور بدم چهره ی زشت هفته: Normal 0 false...
-
جملات ماندگار
پنجشنبه 1 دیماه سال 1390 10:26
در پی اجلاس دیروز رئیس جان با یکی از همکاران، رئیس جان نصایح خود را چنین پایان دادند: گاومیش که نیستین! طبق آخرین آمار جمعیت، گاومیش در ایران ۴۵۹ هزار راس است (برآورد جهت گاومیش ایران سال ۱۳۸۸) گاومیش در اقتصاد بسیاری از کشورها جایگاه ویژهای دارد و تعداد و پراکندگی جغرافیایی آن هر سال در حال افزایش است از این حیوان...
-
تلافی یلدا
چهارشنبه 30 آذرماه سال 1390 13:25
از خاطرات خوب شب یلدای دوران بچگی که بگذرم 2 تا خاطره ی زشت برام میمونه 1- بعضی ها یلدا رو دوست دارن بخاطر دور هم بودن فامیل اما یادمه یکسال تمام فامیل یلدا رو بهانه کردن تا تنها بودن ما رو بهمون ثابت کنن. 2- بعضی تازه عروس ها هم یلدا رو دوست دارن بخاطر اینکه شب یلدا میزبان خانواده ی شوهر و فامیل هستن و قراره قشنگترین...
-
بی اعصاب
سهشنبه 29 آذرماه سال 1390 08:24
بی اعصاب به شخصی گویند که آنگاه که پیاده است به سواره ها دری وری گوید و آنگاه که سواره است به پیاده ها دری وری گوید این شخص نیز بخاطر فقر اعصاب در هر شرایطی دری وری خواهد گفت البته بلا نسبت بنده
-
تفاوت را احساس کنید
دوشنبه 28 آذرماه سال 1390 10:53
-
[ بدون عنوان ]
یکشنبه 27 آذرماه سال 1390 11:56
تلفن وصل میشه میگم خوبی؟ طوری که صداشو نمیشنوم میگه: خیلی درد دارم همین که بعد از سلام میگه خیلی درد دارم منو هم درد میاره طوری که نمیتونم بحرفم میخوام قطع کنم یه دفه یه جمله ای میاد تو ذهنم میگم انشا... خوب میشی عزیزم خدافظ __________________ دارم فکر میکنم به اینکه راست گفته هر کی گفته: جوان ز حادثه ای پیر میشود گاهی
-
جناب آلزایمر
شنبه 26 آذرماه سال 1390 12:41
-
درد اینه
شنبه 26 آذرماه سال 1390 12:06
درد اینه که یک ساعت وقت بذاری بنویسی دقیقا لحظه ای که کلید انتشار رو میزنی پیغام ارور بده و نوشته هات هوتوتو بعدشم حوصله نداشته باشی دوباره بنویسی
-
خوب، بد، زشت
جمعه 25 آذرماه سال 1390 11:36
چهره ی خوب هفته: همسرجان بخاطر اینکه از وقتی که شوهر بنده شده نقش راننده، کارپرداز، عابربانک، کارت شارژ، گاهی اوقات آشپز، اتاق بنده تمیز کن و به عبارتی آچار فرانسه رو برای این خانواده ایفا میکنه الان هم رفته رول پلاک بخره بیاد پرده ی اتاق بنده رو نصب کنه (چاکر هرچی همسر بامرام و آچار فرانسه ست) چهره ی زشت هفته: خودم...
-
!I am IT Manager
چهارشنبه 23 آذرماه سال 1390 21:15
این یعنی: فقط منم که رشته ی تحصیلیم کامی بوده! یعنی فقط منم که میدونم وقتی جلبک نمیتونه با نام کاربریش وارد ویندوز بشه capsLock کیبوردش روشنه! یعنی فقط منم که میدونم وقتی مانیتور مَیه روشن نمیشه بخاطر اینه که کابل برق پشت مانیتورش شل شده! یعنی فقط منم که میدونم وقتی پرینتر داغون پرینت نمیگیره برگه نداره که روش پرینت...
-
اگه رئیسم رو دوست داشتم...
سهشنبه 22 آذرماه سال 1390 12:59
-
نمیدونم چه حکمتیه!
دوشنبه 21 آذرماه سال 1390 14:13
این پست بدلیل انتقاد فراوان سان سور شد نمیدونم چه حکمیته تو ذات آقایون! تو هر قشری که نگاه میکنم میبینم ماشا... پیدا میشه یارو در هر شرایط و مکان و زمان بی توجه به اطرافیان یه دفعه ... . ... ... ... ...، ... ... ... ... ... ... ... خوب بابا شعور هم برا آدم خوب چیزی بوده دیگه یکبار، دوبار، ده بار آدم حواسش و پرت میکنه...
-
لقمان را گفتند: ...
یکشنبه 20 آذرماه سال 1390 09:34
جاتون خالی دیشب خونه ی جلبک دعوت بودیم به صرف پیراشکی و قلیون و ورق و سریال ایزل از اونجایی که بنده لپ تاپم رو خونه جا گذاشته بودم و نمی تونستم خودم رو با وبلاگم سرگرم کنم هموجور در حال فکر کردن بودم که چطوری از وقتم بهره ببرم که یکهو یاد جمله ی مشهور لقمان حکیم افتادم و در کمال ناباوری همسرجون و باجناق و جلبک و اسی...
-
خوب، بد، زشت
جمعه 18 آذرماه سال 1390 21:23
چهره ی خوب هفته: خودم به خاطر اینکه طی یک حرکت جوگیرانه تلاش کردم برای مدت 24 ساعت یکی از زشت ترین اخلاق هامو کنترل کنم و اون اخلاق زشت غیبت بود و بنده با 98 درصد کنترل، چهره ی خوب هفته رو به خودم بدون پارتی بازی اختصاص دادم. به حرف آسون میاد ها فکرشو بکن 7 ساعت تو محل کار با دو تا خواهرِ هموجور غیبت بکن و سه عدد آقای...
-
نتیجه ی اخلاقی
پنجشنبه 17 آذرماه سال 1390 22:34
خاله خانوم امشب یک مهمونی نسبتا باشکوه داشتند در واقع هر سال شهادت امام سجاد(ع) ایشون یک منطقه آدم ( از این آدمهای اینچنانی نه ها! از اون آنچنانی ها) رو دعوت میکنن به صرف روضه و در پایان شام(حلیم) بماند که حتی یک نفر حاضر نشد به احترام خوندن زیارت عاشورا حتی سکوت اختیار کنه و همه دو به دو با هم می حرفیدن و اینطور...
-
خوش اومدی رئیس
چهارشنبه 16 آذرماه سال 1390 17:39
-
در دیزی بازه...
دوشنبه 14 آذرماه سال 1390 23:26
از صبح خونه بودم تنها جای دوستان خالی هر چند وقت یکبار یه نفر زنگ میزد و نذری می اورد طوری شده بود که چادرم رو گذاشته بودم بغل دستم هموجور به خودم می بالیدم که تو خونه تنهام و هرچی بیارن مال خود خودیمه تصور کنید یک نفر از سومالی بیاد ایران و اون نفر من باشم. عینهو قحطی زده ها هرچی آوردن خوردم شله زرد، حلیم، بعد از...
-
دیواری میخواهد دلم...
یکشنبه 13 آذرماه سال 1390 12:40
خسته خبر میده: یارو بالاخره مُرد همین طور ماست دارم نگاهش میکنم و تاسف میخورم میگم: دخترش؟ پسرش؟ زنش؟ چیکار میکردن؟ میگه هیچی نشستن منتظر تا از خونشون بیرونشون کنن روز اول بچه داداشش اومده عزا به پسرش گفته آخجون از این به بعد ما دو تا ماشین داریم میگم یه ذره بچه بیفکر بوده یه حرفی زده دیگه میگه نه بابا یارو تا فهمیده...
-
من و موهای پریشون
شنبه 12 آذرماه سال 1390 13:37
راستش ماه هاست که بخاطر یک مشکل زجر آور میرم دکتر و بخاطر ادامه ندادن درمان، مشکلم حل نمیشه این دفه به خودم قول دادم که برم دکتر و هرچی گفت گوش بدم تا نتیجه بخش باشه بعد از کلی الافی نوبت ویزیت من شد. دکتر پرسید: مشکلتون؟ من: مدتهاست که سرم میخاره دکترهای مختلف بهم شامپوهای مختلف دادن اما مقطعی خوب میشه دکتر :ریزش هم...
-
خوب، بد، زشت
جمعه 11 آذرماه سال 1390 11:21
-
سوپرایز آخر هفته
پنجشنبه 10 آذرماه سال 1390 10:43
از بچگی حرف خصوصی رو دوست داشتم عاشق این بودم که یه نفر بیاد تو جمع صدام کنه بگه: ببخشید من با شما یک حرف خصوصی دارم آی خوشم میومد صبح که رسیدم شرکت صفحه مدیریت وبلاگ رو باز کردم دیدم نوشته صندوق پستی (1) (این یعنی اینکه یه نفر میخواد با من خصوصی بحرفه) اول صندوق پستی رو چک کردم دیدم یه نفر که نمیدونم چرا اینقدر دوسش...
-
لطفا پَ پِ نباشید...
چهارشنبه 9 آذرماه سال 1390 15:41
از کلیه ی آقایانی که هنوز با اجازه ی اطرافیان باید آب بخورن عاجزانه تقاضامندم مجرد بمونن. به والله ازدواج چیزی جز بدبخت کردن یه نفر دیگر و جنگ اعصاب برای شما نخواهد داشت. از کلیه ی خواهران و مادران دلسوز عاجزانه تقاضامندم این دل صابمُرده شون رو در دوران مجردی فرد مورد نظر بسوزونن و پس از ازدواج یک مورد دیگه برای...
-
عزاداری به سبک امروزی ...
سهشنبه 8 آذرماه سال 1390 17:07
دیشب که داشتیم با همسرجون میچرخیدیم تو یه خیابون یه تصویر فوق مانند دیدیم یه خیمه زده بودن و داشتن چایی میدادن و یه آقای سیبیلوی داش مانند نشسته بود جلو خیمه و هموجوووور کُر کُر قلیون میکشید و میکشید. از اونجایی که برام خیلی جالب بود به همسرجون گفتم واستا عکس بگیرم برای بدون شرح وبلاگم اما از اونجایی که وبلاگ من نقش...