اسپرم


    یک هفته از شروع کارم در شرکت نگذشته بود که مهندس فنی شرکت وارد اتاق شد و ضمن عرض ادب گفت: خانوم مهندس اگه ممکنه یک سوالی ازتون داشتم

منم که هموجوووور ته دلم پرپرون بود از خوشحالی اینکه مهندس خطابم میکرد(عقده ای بودم خووو)با خوشحالی وافری که اصلا نمی تونستم نشون ندم گفتم خواهش میکنم بفرمایید.

آقای جیم پرسید: من دیشب میخواستم برای خودم یک ایمیل درست کنم اما هر کار کردم نشد ممکنه یک توضیح در مورد ساخت ایمیل بدین؟


آقا ما رو میگی خوشحال از اینکه عجب سوال توپی پرسید و من کاملا مسلط و موبه مو میتونم براش توضیح بدم شروع کردم به شرح کامل چگونگی ساخت یک ایمیل

جاتون خالی رسیدیم به اون قسمتی که باید کپچا رو وارد می کردیم که آقای جیم خیلی کنجکاو گفت: اصلا همین حروف ناواضح رو برای چی مینویسن که ما دوباره وارد کنیم ؟


منم خیلی جدی حس استاد دانشگاهمون رو گرفتم و شروع کردم به توضیح که این برای امنیت وب سایت ها هست و کارش اینه که تشخیص بده یک انسان داره فرم رو پر میکنه نه یک نرم افزار و ....

هموجووور که بحث امنیتی مون گل انداخته بود شروع کردم به توضیح اسپرم ها و آقای جیم همینطور که سرخ و سفید میشد گوش میکرد و بعد از اتمام فرمایشات مهندسیم ضمن تشکر فراوان اتفاق رو ترک کرد.


با بیرون رفتن آقای جیم، سارا همکارم که تا اون لحظه سرش روی میز بود سرش رو بلند کرد و هموجوووور که از شدت خنده داشت می ترکید گفت: خدا نکشتت چرا صاف صاف تو چش طرف نگاه میکنی و همش میگی اینا برای جلوگیری از ورود اسپرم هاست و اسپرم فلان و اسپرم بهمان

منم خیلی جدی گفتم واقعا که شما متاهل ها همه چی رو به منظور می گیرید الحق خیلی بی جنبه اید خوب عزیز من اسمش اسپرم دیگه مگه چیه؟


ساعتی گذشت و انگار خون تازه به مغزم رسیده باشه هفت قد از جام پریدم و رو به سارا گفتم:
سارا تو به چی می خندیدی؟ و سارا دوباره با خنده گفت:به اسپرم


و من در حالی که چشام از حدقه بیرون زده بود گفتم: سارااااااااااااااااااا منظور من اسپم بود نمیدونم چرا میگفتم اسپرم؟




آقای جیم بعد از چند سال از اینجا رفت و امروز بعد از چند سال برای یک کار کوچیک اومد شرکت و در تمام مدتی که داخل اتاق رئیس بود من برای همکارهای جدید این خاطره رو تعریف میکردم و می خندیدیم و وقتی از اتاق اومدم بیرون اون رفته بود و نتونستم حالش رو بپرسم