ســـــ فـــــــ ر

جای همه خالی بخصوص اندی چون:

دارم میرم به تهران                  دارم میرم به تهران (با آهنگ بخونید لطفا)

بطور اتفاقی امروز تصمیم گرفتم که یه دوری هم برم پایتخت ببینم چه خبره!

رئیس جان تشریف نداشتن خوشبختانه از پسرجان شون (رئیس کوچک) مرخصی گرفتم

بعد از بیست سال سوار قطار شدم

همسرجون برام همجووور سر راهی خریده و من هموجووووور با بغض میخورم.smile emoticon kolobok

همون اول کاری موبایلم رو جا گذاشتم و از جایی که قطار برای نماز واستاده بود همسرجان رفت سریع برام اورد.

سفر سختیه اولش بخاطر اینکه اولین باره که دارم از همسرجان جدا میشم بعد بخاطر اینکه 2 روزه باید برگردیم.(در واقع میریم سُک سُک میکنیم میایم)

قطار الان راه افتاد حس خیلی بدیه کاش مامان و بابا نبودن تا یه دل سیر آبغوره میگرفتمsmile emoticon kolobok

امیدوارم تا آخرش تو این حال نباشم

اگه در تمام راه آنتن باشه و قطع نشه سعی میکنم با وبلاگ گردی سرگرم بشم

دعا کنید که سفر خوبی باشه و بتونم اون چیزهایی که میخوام رو بخرم

اگه چیزی هم لازم داشتید شرمنده حتی اگه بتونم تهیه کنم نمیتونم بهتون برسونم پس تعارف بیخود هم نمیکنم ولی خوب بی تعارف بگید حداقل بدونم چی لازم دارید

راستی هوا اونجا چطوره؟ من ماسک برنداشتم

آلرژیم هم رفته رو اعصابم در حد بنز الگانس ( دکتر مانا کجایی؟)

مامان و بابا خوابن. صدای خنده ی چند نفر میاد خوش بحال اونا حتما چندتا خواهرن یا چندتا دوست یا یک زن و شوهر یا یک خانواده یا هرچی انشا... همیشه شاد باشن



+ براتون آرزو میکنم هیچوقت مجبور نشید از عزیزاتون دور شید.smile emoticon kolobok