نامه سرگشاده

در حال خوردن ناهار بودیم که چشم تیز بین اینجانب افتاد به یک تکه کاغذ کنار ظرفمون.

نه آدم کنجکاوی هستم نه فضول، ولی نمیدونم چرا به نیا گفتم اونو ببین.

وقتی خوندیم روش نوشته بود.

این آداب اصلیمان است.

نجابت، قدرت، احترام، مهربانی و خوشرویی.

اینها رو بفهم، نفهم*

جاتون خالی آی خندیدم

دستخط سُخی بود ولی خدا میدونه به چه منظور نوشته بود البتن ما به خودمون گرفتیم. میخواستیم سر به سرش بذاریم و جوابیه شو براش ارسال کنیم اما گفتیم ولش بابا شاید برای خودش نوشته ( هرچی میکشیم از این سری کتابهای موفقیتِ ). این شد که بنده حقیر جَلدی اسکنش کردم و یادگاری گذاشتمش اینجا


باشد که یادگاری در این گنبد دوار و بماند ....