من و نوازندگی

تو این مدتی که نمی نوشتم هموجووور پیانو تمرین می کردم 

جاتون خالی پله های ترقی رو یکی پس از دیگری طی می کردم و کتابی رو که تو ۸ جلسه باید تموم میکردم تو ۴ جلسه تموم کردم و خدا رو بنده نبودم  

همینجور که داشتم فخر میفروختم چنان با سر فرود اومدم تو زمین که بعد از یک هفته تازه دیشب استادم با خاک انداز از رو زمین جمعم کرد و یکم حالم خوب شد. 

عرض شود که بنده از اونجایی که خعلی حس تیزهوشی دارم اون ده تا کلاویه اولیه رو که باهاشون کار میکردم روی انگشتام حفظ کرده بودم و هموجووور حرفه ای از لحظه ی اول بدون اینکه به کیبورد نگاه کنم می نواختم. 

بعد هفته ی قبل که کتاب جدید تدریس شد و رفتیم سراغ عوض کردن پوزیسیون انگشتان تمام نت ها با حساب کتاب انگشتای من بهم ریخت و استاد محترم فهمید چیکار کردم. 

آقا منو میگی:   یه جورایی آسفالت شده بودم. 

از اونجایی که استادم خعلی باشخصیته یه خورده بهم روحیه داد و گفت تا هفته ی دیگه یاد میگیری که اون تئوری اشتباه ذهنت رو خارج کنی و جای نگرانی نیست. اما من حسابی دپرس بودم.

دیشب که پیشش بودم متوجه شد که چقدر اعتماد به نفسم رو از دست دادم و کلی برام صحبت کرد که اصلا این قضیه مهم نیست و .... من خعلی مستعد هستم و اینها 

بعدشم یه آهنگ توپ برام زد و گفت اگه بچه ی خوبی باشم و اعتماد بنفسم رو از دست ندم تابستون همین آهنگ خوشگله رو می نوازم  

ایشالا سال دیگه این وخت تو عکدمی بغل خانوم گوگوش نشستم و هموجووور میزنم و میخونم. 

لطفا به من رای بدین