ینی میشه یه روزی برسه که من از نظر ریالی اینقدر اشباع بشم که نیام اینجا و عوضش هموجوووووور تا لنگ ظهر بخوابم و بچرم و بلمم و هموجووور برم تو سالن های زیبایی اینور و اونورمو روتوش کنم و سالی یکبار برم خارجه یک عمل زیبایی موفقیت آمیز انجام بدم و ...
بعد یکم که زندگی برام خسته کننده شد یک برنامه ی بفرمایید شام دوس جونا بذاریم دور همی و من به همه ۱۰ بدم خیلی لارج!
بعد اصلا از این روزها یادمم نیاد
ینی میشه؟
اولا نمیشه. دوما نمیشه. سوما اگر هم بشه من اونقدر خلچه هستم که باز میشینم و حسرت همین روزهای بی ریالی رو میخورم...