حرفم رو پس می گیرم...


این هفته ی آخری که صبح و عصر تو جاده بودیم تا دلتون بخواد جاده پر بود از کاروان های پیاده

بعضی جاها تو جاده تابلو زده بودن محل عبور زائر پیاده

آخه چند سالیه که تصادف شده و تعداد کمی از بین رفتن

پنج شنبه ظهر که میومدم، نزدیک 200 نفر خانم پیاده دیدم که تو جاده داشتن میرفتن به طرف مشهد


با خودم گفتم: این ملت هم ابلهن که جونشون رو اینطوری به خطر میندازن و هوای به این سردی تو جاده این همه راه رو میکوبن که برن حرم

بابا این همه امکانات آخه اینطوری میرن زیارت؟I don't know - New!


شب بعد از زلزله تنها فکری که از ذهنم پاک نمیشد این بود که الان اون زائرین پیاده رسیدن حرم و دارن حالشو میبرن اما من زیر سقف خونه ی خودم جرات ندارم بخوابمhttp://www.freesmile.ir/smiles/214920_Cherna-facepalm.gif





*عکاس: مسعود شیری