ساعت 6 شب، بارون تند، پراید نقره ای 141، سرعت 130 کیلومتر در ساعت،جاده ی نیشابور-مشهد
همسرجون در جوار بنده: خواهش میکنم یواش برو، جاده خیسه، به تابلوها دقت کن، چپه میشیم ها !
من پشت رُل در حال دلداری: همسرجون توجه کردی با اینکه همه میگن نصیب شانسی رانندگی میکنه ولی تا حالا تصادف نکردم شکر خدا
همسرجون بغل دستم پشیمون از بودنش با من: جان!
بجز اون دفه که زدی به پله ی همسایه تون و جلوبندی ماشین رو فرستادی رو هوا؟
بجز اون دفه که بدون توجه به راه بند ورودی شرکتتون رفتی داخل و راه بند شرکتتون رو نقره ای کردی؟
بجز اون دفه که سمت راست ماشین و فرستادی بالای جدول که 3 تا مرد بزور اوردنش پایین؟
بجز اون 2 دفه که آینه بغل اون بدبخت بیچاره ها رو زدی رد شدی؟
عزیزم تصادف از نظر تو چه معنی داره؟
من به حالت لجم گرفته: اووووووووووووووووووووووه تو اگه بنز میدادی من سوار میشدم چی میگفتی؟
همسرجون : بنز دوست داری؟
من حق به جانب: نه والا 141 دوست دارم
نتیجه گیری مطلب:
مطمئن باشید که اگر رانندگی همسرتان را به رُخش بکشید او نیز موارد دیگری را به رخ شما خواهد کشید
برای همسرجون نوشت:
من عاشق 141 نقره ای ام عزیزم اصلا یکی از معیارهای ازدواجم 141 نقره ای بود عشق جونی