یارو مشاور مالی تشریف داره
در ماه خدا تومن حقوق میگیره از خدا تا شرکت
به درآمدهای جانبیش هم کار ندارم
داره صحبت میکنه فکر کرده اینجا پشت کوهه و ما هم تو چادر زندگی میکنیم میخواد پول و کلاسش رو به رُخ ما بکشه
از خرید یخچال ساید و وسائل منزلش صحبت میکنه میبینه کسی براش جلوه نداره
بحث رو میکشونه به عطر و ادکلن
میگه الان من تو خونه یک ادکلن مخصوص دارم، خانومم یه ادکلن مخصوص داره، پسرم یه ادکلن مخصوص تو خونه داره و یه ادکلن مخصوص تو خوابگاهش
من:
جلبک:
اسی:
نیا:
داغون:
*بعضی وقتا دلم میخواد یارو با اُپیروسش آسفالتم کنه ولی از این باصطلاح کلاسهای ابلهانه نذاره.
*راستی اُپیروسش رو که خریده بود میگفت ماشینم اینقدر پیشرفته ست که تو جاده سرعتش رو 110 تنظیم میکنم و چهار زانو میشینم تخمه میشکنم که خوابم نبره
* فکر کنم همینطوری پیش برم باید اسم اینجا رو عوض کنم بذارم غیبتکده