از بچگی حرف خصوصی رو دوست داشتم عاشق این بودم که یه نفر بیاد تو جمع صدام کنه بگه:
ببخشید من با شما یک حرف خصوصی دارم
آی خوشم میومد
صبح که رسیدم شرکت صفحه مدیریت وبلاگ رو باز کردم دیدم نوشته صندوق پستی(1)
(این یعنی اینکه یه نفر میخواد با من خصوصی بحرفه)
اول صندوق پستی رو چک کردم دیدم یه نفر که نمیدونم چرا اینقدر دوسش دارم افتخار دوستی داده و شماره تلفنش رو گذاشته
آی خوشم اومد
منم سریع بهش اس ام اس دادم
همینجور داشتم با خودم می شنگیدم که زنگ زد
ذوق مرگ شدم چون برای اولین بار صدای یک دوست وبلاگی رو شنیدم و اون کسی نبود جز هیشکی!
ناقلا میگفت امروز رئیس رو پیچونده و نرفته شرکت و داره صبحانه ی همایونی میخوره و دهن من گشنه رو حسابی آب انداخت ولی همین که صداشو شنیدم صبح پنجشنبه ای کلی دلم حال اومد
صداشو که شنیدم فهمیدم چرا اینقدر دوسش دارم اون دختری فوق العاده شاد و سر زنده ست
متشکرم دوست جون
جوگیرانه نوشت: از فردا نبینم همجوووور بیاین خصوصی شماره تلفن بذارید که اصلا وقت ندارم هااااااااااااا