اگر بار گران بودیم خدافظ

smile emoticon kolobok

زلزله ی چهارم هم الان اومد 

ظاهرا تا ما نمیریم دست بردار نیست 

حالا من هی میگم شما هی مسخره کنید 

من که می میرم ولی آخرین وصیتم دست شما رو می بوسه 

خواهشن به ملت حالی کنید که آدم حجاب رو برای حفظ جونش میخواد 

۵.۵ ریشتر داریم ویبره میریم با یه حرکت برسلی مانند پریدم پایین پله ها تا میخوام در رو باز کنم با صدای باباجون برمیگردم عقب 

فکر میکنین چی میگه: smile emoticon kolobok

نه جان من ۲ دقیقه فکر کنین ببینین چی ممکنه در آخرین لحظات تلف شدن بگه؟ 

حالا برین ادامه ی مطلب

میگه بیا چادر بردار   

خوب  آخه من نمیرم کی بمیره؟  at wits' end - New!

خدایا یا منو بکش یا خودم خودمو میکشمsmile emoticon kolobok

نظرات 30 + ارسال نظر
آناهیتا پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ب.ظ

تو رو خدا مسخره بازی در نیار نصیب جان
خوبی؟
گوشی هاتون چرا در دسترس نیست؟
تند تند خبر سلامتیتو بده

قربونت بشم فعلا که سالمیم فقط میگن جند نفری زخمی شدن
اینو اخبار میگه من فقط از خانوادم خبر دارم
همون اول زلزله خط ها خراب شد ولی الان درسته عزیزم
الان دوباره لرزید

آناهیتا پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:56 ب.ظ

انشالا هیچی نمیشه ولی خیلی مراقب باش
امشب تو خونه نمونین

قرار شده که با حجاب کامل بخوابم که اگه موندم زیر آوار خدایی نکرده مرد نامحرم اومد درم بیاره حداقل بعد از مرگم گناه نکنم
باور کن که با دعای شما امشب سرم رو میذارم رو بالشتم

آذرنوش پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:59 ب.ظ http://azar-noosh.blogsky.com

مگه شما کدوم شهر هستید .خوبید؟
من تا حالا زلزله رو تجربه نکردم

عرض شود که ما دقیقا در نیشابور به سر می بریم
انشا... هیچ وقت تجربه نکنی عزیزم

جعفری نژاد پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:09 ب.ظ

خدا رو شکر که خوبی خواهر جان
بلا و درد و غصه از سر شما و آقای همسر و همه ی هم ولایتی هایتان دور باد ان شاءالله

ممنون
نمیدونم چرا باورم نمیشه که میخوام بمیرم. سخته واقعا

دختری از یک شهر دور پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ http://denizlove.blogsky.com/

خاطره ی من قشنگتره از زلزله بذار واست تعریف کنم... زلزله ای که اومد تبریز تقربا ۴.۷ اینا بود دقیق یادم نیست اما ما شب داشتیم تی وی نگا میکردیم من جلوی تی وی بودم و اون زمونم میز تلوززونمون بزرگ بود و بالاش یه گلدون الان زلزله اومده زمین در حال حرکته مامان جان گرامی برگشته میگه هاله اون گلدونو بردار الان میشکنه!!!! فک کن!!!!!! اما من بازم میگم زلزله ترس نداره!!! خیلی هم باحاله!!!

که با حاله آره؟

جزیره پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:11 ب.ظ

عزییییییییییییییییییییییییییزم ایشالله که دیگه نیااااااااااااااد
بدم میاد از زلزله هایی که شبا میان،بدم میاد از هرچیزی که ارامش شب رو به هم میزنه
ایشالله که خرابی نداره. عزیزم ما دعا میکنیم که دیگه نباد اصلا ناراحت نباشیااااااااااااااااااااااااااااااااا. نیگا لباس گرم بپوش

مریم پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:21 ب.ظ http://maryamalviri.blogfa.com

نه عزیزم صحبت کردم تو هیچیت نشه
آخه بعد از تو من صبح به صبح به نوشته های کی بخندم

انگار یکی نیشابور رو گذاشته رو ویبره
بعد هرچند دقیقه یه اس ام اس میفرسته براش

تیراژه پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:00 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

نصیب؟
چی شده؟
زلزله اومده؟

اگه زلزله نکشمون استرسش حتما می کشمون

تیراژه پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:02 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

هیچی نمیشه عزیزم
خدا لعنت کنه منو که اینجور مواقع یا لالمونی میگیرم یا نهایتا چرند و پرند بلغور میکنم
برین بیرون بخوابین
تو چادر تو پارک
از تو خونه موندن بهتره دیگه
نیست؟

خدا نکنه عزیزم این چه حرفیه
والا میگن همه رفتن تو پارک چادر زدن
بابا میگه آدم اگه قرار باشه بمیره تو چادر هم میمیره
به همسر میگم پاشو حداقل بریم ۴ عکس از مردم بگیریم یه گزارشی چیزی ترتیب بدیم بذارم تو وبلاگ
میگه لحظه های آخر هم از وبلاگت دل کن نیستی
این فیلم تا ثریا هم که شورش رو در اورده تو این گیرو ویری
خیلی استرس دارم تا میام به خودم امیدواری بدم یه دفه میلرزه لامصب

صالی پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ب.ظ http://afsonkhanomi.blogfa.com

نصیبه تا اخبار خبر زلزله رو گفت یاد اون پستت افتادم
خدایی زلزله ترس داره

آره دیگه تا اخبار جسدم رو نشون نده کسی باور نمیکنه که من جدی صحبت کنم
میگم صالی یادته تو اون پسته گفتم یاد منو زنده نگه دارین؟
آرامگاه خیام رو که بلدی ؟ بغل سنگش یوزر و پسورد وبلاگ رو حک کردم یه زحمت بکش وقتی اینجا با خاک یکسان شد بیا اون یوزر پسورد رو بردار و هر روز تو وبلاگم پست بذار
چی گفتی؟
موافقی؟

بابک پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:16 ب.ظ

خوشحالم که به خیر گذشته

راستش هنوز نگذشته
دعا کنین من خیلی میترسم

زهرا پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:33 ب.ظ http://rrosanii.blogsky.com

سلام فسیل جان...
خوبی؟
زلزله اومده؟
والا عمل کردن به وصیت شما یکم که نه خیلی سخته به این ملت حالی کردن بعضی چیزا گذر از هفت خان رستمه!!
بابا جونم عجب چیزی گفتنا استرس نداشتن انگار!!!
حالا تو خودشو ناراحت نکن باید عادی شده باشه واست دیگه بیست و چند سال زمان کمی نیست!!!!

عاطی پنج‌شنبه 29 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:59 ب.ظ



الهی ی ی ی

ایشالا هیچی نیس!

نترس عزیزم:ایکس

ینی من عاشق ی سری از صحبت های پدرهام!در بعضی مواقع خاص!اصلن یک وضعی:دی

چن سال پیشا ک تهران زلزله اومد!من راهنمایی بودم!کل ساختمون ریختن بیروون با جیغ و اینا!آبجیام ک از من بزرگتر بودن!ی میکاپ درست حسای کردن!مامان بابامم چایی خوردن!بعد رفتیم بیرون:دی!منم رفتم پیشدوستم درس خوندم:))!!!



میکاپ

جزیره جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 08:50 ق.ظ

سلام عزیزم
خوبی؟

سلام عزیزم فعلا که لرزه دست از سر ا برداشته

جعفری نژاد جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 09:00 ق.ظ

اونایی که زنده ان دستاشون بالا

صبح بخیر من زنده ام

عاطفه جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:36 ق.ظ http://hayatedustan.blogsky.com/

عزیزم- خدا رو شکر که بخیر گذشت-
خدایی پاشین برید چند تا عکس بگیرین- مطالعه مردم شناختی خوبی میشه- براآیندگان به درد میخوره-
تومشهد که تا اومد بلرزه تموم شد! ولی عکس العمل آدما خیلی جالب بود-
راس راسی استرس خیییییلی بده-

دیشب که خوابم می یومد نشد برم عکس بگیرم ولی الان یه دور میرم ببینم چه خبره

جزیره جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 11:13 ق.ظ

خب خدا رو شکر.گویا خطر رفع شد(ایکون نفس عمیق)

مرسی
ما هم امیدواریم که دیگه نیاد

دادار جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:40 ب.ظ http://aminsims.blogsky.com/


خوب بابا حق داره
میگم این چن روز با چادر تو خونه آماده باش
زلزله ای چیزی اومد لااقل آماده باشی
اگه قبلش آزایشم کرده باشی بهتره؛ دیگه لازم نیست دو ساعت لفتش بدی

دادار جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 01:43 ب.ظ http://aminsims.blogsky.com/

ایشالا که خطر برطرف شده سالم و سلامت باشی

نکرت جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:02 ب.ظ

سلام خوبین؟
بعد از یک ماه خدمت امدم مرخصی
واقها اگه تو خدمت اینترنت بود یرباز ها قوقا می کردن
مثلا
روزنوشت های سرباز فسیل شده
خیلی حرف ها تو خدمت واسه گفتن هست
خسلس اما امکانات نیست
موفق باشید

سلا م خوبی؟
چه عجب بابا وبلاگت چه بلایی سرش اومد؟
چقدر دیگه از خدمتت مونده
اینارو بیخیال ولی یه وبلاگ سربازی بزن ها جالبه

نکرت جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:08 ب.ظ

ئه
رفتید؟

Masuod جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 02:58 ب.ظ

من که خونه نبودم.خواهرم خونه بوده... دویده رفته توحیاط یادش اومده چادرشو برنداشته...
برگشته خونه چادرشو پیدا کرده ؛ برداشته ؛ سرش کرده ؛ تا دوباره رفته تو حیاط زلزله تموم شده

آفرین خانوم خواهر

سیندرلا جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 03:15 ب.ظ

عزیزم من شب شنیدم اونجا زلزله شده الان یادم افتاد تو هم اونوری اومدم حالتو بپرسم دیدم پست زدی در این موردی؟
خوبی؟نترسی ها.من مثل سگ از زلزه میترسم.
تلفات داده؟

سلام عزیزم خوبم
فعلا که ۲۰۰ نفر زخمی که البته میگن اکثرا سطحی بوده
ولی استرسش آدم رو میکشه
فکرشو بکن تا همین الان ۷۲ تا پس لرزه(که البته ما ۳ تاشو فهمیدیم)
همینجوری رو ویبره ایم

رعنا جمعه 30 دی‌ماه سال 1390 ساعت 10:48 ب.ظ

من دو روزه نت نداشتم :(
امروز تو رادیو شنیدم زلزله اومده :(
ایشالا که به خیر بگذره .
این چند روز تعطیل رو بیرید سفر !!! بیاید خوزستان . اینجا امنه !!
چی بگم :(

مرسی رعنا جون
انشا... خدمتتون می رسیم

قاصدک شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 07:07 ق.ظ

سلام نصیب جون...
تازه دیشب شنیدم نیشابور زلزله اومده...
از دیشب تا الان دل تو دلم نبود که ببینم خوبی یا...
خدا رو شکر که چیزیتون نشده...
انشاالله که بلا دوره...
استرس هم نداشته باش خدا بزرگه...
به خدا میسپارمت عزیزم....

سلام عزیزم تو خوبی
مرسی که به فکرم بودی
آره خدا بزرگه

سارا شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 08:33 ق.ظ http://www.takelarzan.blogsky.com

هیییییییی از دست این باباها باحالن هاااااا

عجیب باحالن

Masuod شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:45 ق.ظ

ما مردا یه حسی داریم که وقتی زلزله شروع میشه میدونیم چند ریشتره وخونه را خراب میکنه یا نه.
پدرجان شما هم میدونسته 5.5ریشتر بیشتر نیست وخونه به این نون وماستی ها خراب نمیشه....واسه همین هم به شما گفته چادر بردار...تا شما به خاطر یه زلزله ی کوچولو بی حجاب نیای جلو درو همسایه....
معلممون میگفت یه بار زلزله شده و ایشون تو کلاسه درس بود تا خواسته بگه بچه ها آروم باشین ....
یکی خودشو از پنجره طبقه دوم انداخته بیرون
تو اون شهر فقط یه نفر زخمی شده اونم همون دانش آموز بد بخت که جف پاهاش شکسته؛حواست باشه خدانکرده مث اون نشی!!!!
بعد عکس گچ پاتو بذاری رو هدر ما بیایم کر کر بخندیممممم

میگم شما یکم از خودتون تعریف کن
ای بابا من کللن پاهام فلجم نمیبینی برا عکس هدر فقط بالاتنم رو گذاشتم

دل آرام شنبه 1 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:10 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com/

الهییییییییی عزیزززززززززم
من الان متوجه شدم که چند بار اونجا زلزله اومده
ببخش دیر جویای احوالت شدم
الان همه چیز مرتبه ؟ خوبی ؟
ایشالا خطر دور باشه ازت عزیزم

مرسی که یادمی عزیزم
آره شکر خدا همه چی مرتبه

مهدی یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ب.ظ http://bivatan.blogsky.com

سلام.
خب شما برای این که نه خودتو تلف کنی نه پدرتون رو، با چادر بخوابین تا وقتی زلزله اومد سریع بتونین برین کسی هم صداتون نزنه....

اینجا چند هفته پیش زلزله اومد گفتم اگه بپرم برم بیرون یخ میزنم تا چند هفته مریضم، فکر کردم اگه زیر آوار بمیرم بهتره!!!

مجتبی یکشنبه 2 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 05:28 ب.ظ http://www.mojivstheworld.blogfa.com

به هر حال خواهرم حفظ حجاب شما اون هم تازه از نوع ملیش از اوجب واجبات است و حتی اگر دیدید زلزله دست از سرتون برنمیداره سعی کنید حجابتون رو بیشتر کنید(یه وقت فکر نکنید زلزله امری طبیعیست ها!نخیر)...مثلا با پتو برید بیرون..که البته اگر خواستید شب هم توی پارکها بخوابید خودش میتونه با یک تیر دو نشان رو هدف بره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد