دستهها
ابر برجسب
طب سوزنی، کاهش وزنجدیدترین یادداشتها
همهبایگانی
- مرداد 1393 1
- اردیبهشت 1393 1
- دی 1392 1
- مهر 1392 2
- شهریور 1392 8
- مرداد 1392 2
- تیر 1392 3
- خرداد 1392 1
- فروردین 1392 2
- اسفند 1391 4
- بهمن 1391 2
- دی 1391 5
- آذر 1391 3
- آبان 1391 7
- مهر 1391 7
- شهریور 1391 5
- مرداد 1391 7
- تیر 1391 7
- خرداد 1391 13
- اردیبهشت 1391 20
- فروردین 1391 14
- اسفند 1390 19
- بهمن 1390 23
- دی 1390 32
- آذر 1390 28
- آبان 1390 33
- مهر 1390 25
- شهریور 1390 8
خوب، بد، زشت
چهره ی خوب هفته:
کارمند با وجدان سازمان بازرگانی استان
بخاطر اینکه ایشون در مدتی که ما داشتیم زیر فشار کاری و ثبت نام اینترنتی له میشدیم به داد ما رسید و راهنمای خوبی بود در پیشرفت کارمون. در حدی که گاهی اوقات خودشون تماس میگرفتن و یه چیزهایی رو یادآوری میکردن. باید اعتراف کنم که در طول مدت 6 سال سابقه ی کاریم این اولین کارمند بسیار محترم و افتاده ای بود که دیدم.
میدونم که اینترنت بیا نیست اما از همینجا بهش میگم: آقا تو خوبی، تو ماهی، فدات
بشن الهی الهی الهیــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جناب، ما چاکریم
چهره ی بد هفته:
خانم صالی
ایشون بخاطر یک عدد گوشی موبایل ناقابل در عین نمک نشناسی دل مامان مهربونش رو شکسته و در کمال گستاخی و بدون هیچگونه ابراز ندامت، اینجا به این کار زشتش اعتراف کرده و باعث بدآموزی دیگر دوستان شده و من فقط برای ایشون میتونم متاسف باشم و یکبار دیگه بهش اخطار بدم بره از مامانش عذرخواهی کنه وگرنه هفته ی دیگه چهره ی ... میشه
(مواظب اعترافاتتون در وبلاگتون باشید شاید هفته ی بعد اسم شما اینجا باشه 
)
چهره ی زشت هفته:
...
برای چهره ی زشت این هفته خیلی ها تو ذهنم هستن اما دوست ندارم زود قضاوت کنم و اسمشون رو بنویسم. فقط اینکه چهره ی زشت تمام اونهایی که از دین و ایمان و شرع به عنوان یک ابزار استفاده میکنن برای رسیدن به مقصود شخصی خودشون و سوء تفاهم های زیادی رو برای امثال من در مورد اعتقاداتمون بوجود میارن 
(امیدوارم زود قضاوت کرده باشم)
اوه نصیب جون اگه منو بشناسی همش میشم چهره بد هفته!
همینقدر که شجاعت اعتراف رو داری خودش خوبه
الی بهم خبر داد چهره بد هفته شدم
جدی جدی چهره بد هفته شدم!!
بازم خوبه چهره زشت هفته معرفی نشدم
بهت اخطار داده بودم اما ...
عذر خواهی که کردم
من همین جا ابراز ندامت می کنم از کار ناپسندم
باشد که چهره شدن من عبرتی شود برای سایر وبلاگ نویسان
نصیب مدیونی اگه یه کار نیک ازم سر بزنه و به عنوان چهره خوب هفته منو معرفی نکنی
باشد تا خداوند تو را مورد بخشش قرار دهد
آمـــــــــــــــــــــــــــــــــــــین
لطفا چهره منو شطرنجی نشون بدین من پشیمونم
اینجا چرا آیکون گریه نداره؟؟؟؟
مرسی از چهره ی خوب:دی
آفرین ب چهره ی بد(!)ک تو کامنتا!نشون داد ک چهره ی خوبه(عذر حواهی کرد)
و نمونه های چهره ی زشت هم ک زیاد هستن!!!!!!!
حال رئیس چطوره؟
گاها فرار میکنه میاد خونه قلیون میکشه اگه کسی بخواد بره ملاقاتش زود میره بیمارستان
فقط ۶ سال سابقه کار دارید و فسیل شدید؟
تبریک می گم. شما چهره ی چروک این هفته شدید!
این چهره ی چروک رو 2 سال پیش یه نفر بهم گفت اینقدر به دلم اومد که هنوز یادم نرفته
سلام دوست جونی....
چهره خوب هفته که خیلی خوب بود ...خدا خیرش بده کار مردم رو راه میندازه...
چهره بدم که خودش اظهار ندامت کرده پس دیگه بد نیست و خیلیم خوبه...آفرین صالی...
چهره زشت هم باید بگم آفرین که زود قضاوت نمی کنی...ولی دوست جونی ....
به خاطر بد عمل کردن یک عده به ظاهر دین دار هیچ وقت تو اعتقاداتت شک نکن...دین ما بهترین دینه ولی بعضیها به ظاهر دیندارن که حسابشون رو باید از دیندارا جدا کرد...
در مورد جاری هم تبریک میگم...
البته همه جاریها بد نیستن که ..
یکی مثل من خیلی ماهه..
یکی مثل جاریم ماهتر...
تو کار با جاریت نداشته باشی باهات کار نداره البته اگر بیماری اذیت و آزار نداشته باشه....
سلام عزیزم اول بگو ببینم چرا وبلاگت باز نمیشه
بعدشم متاسفانه بعضی ها فانحه ی دین رو خوندن خدا هدایتشون کنه انشا...
بعدشم نمیدونم چرا برنامه ی این جاریه هی عقب میفته
موندم تو خماری
من اینطوری براورد کردم که مینویسید:
چهره خوب هفته خودم که با راهنایی های ارزنده در خرید جاری جان کمک کردم
چهره زشت هفته اون فروشندهه که من گفتم این جنس خوبه و من ضایع کرد
چهره بد هفته جاری جان که موقع خرید از من نظرم میپرسه و لی میره یه چیز دیگه میخره
البته مثل پیش بینی هوا شناسی درست در نیومدش
یا یه نفر به تو آمار میده یا حس ششمت فوق العاده ست
اولش رو که خوب اومدی چون بدون حضور جاری رفتم براش خرید کردم البته خرید نامزدی بود اون نباید می اومد (والا به اصرار منو بردن وگرنه من موزی نیستم)
دومش اینکه صبر کردم تا مادر شوهر یه چیزی بپسنده بگم همون خوبه و همینطور شد
سوما هم همین شد که گفتی جاری محترم رفته انگشتر رو عوض کرده عینهو انگشتر من خریده
دست این آقای کارمند بازرگانی طلا از طرف من یه ماچش بکن از این جور آدما کم پیدا میشن
صالی جان خو برو عذرخواهی کن این نصیب مارو انقد حرص نده
امیدوار نباش من از اینجور آدما خیلی دیدم و ازشون متنفرممممممم
ماچش کنم
حالا مارو جوو گرف یه چی گفتیم صداشو درنیار
میگم که باید خیلی مواظب خودمون باشیم که اینجا چهره بد و زشت معرفی نشیم ها
در ضمن دارم فکر می کنم که اتفاق ها ی کارمندی چقدر شبیه به هم هستن.
نه بابا خبر کش کجا بود؟
منطق این میگه که اینطوری بوده هست و خواهد بود
اگه میخواهید بقیه داستان هم تعریف کنم بارتون تا روز اخر
بعد بنویسید ماجراهای من و مادر شوهر و جاری جون
چون همه این اتفاقات برای همه مشترکه گفتم
من که میگم همسر جان بفرستید بای دانلود کنه
یا من آپ لودش کنم
به قول یارو طعم خوش متاهلی از این به بعده
دقیقا
گناه داره صالی خودش اعتراف کرده پشیمون شده
از گناهش بگذر
دیگه تکرار نمی کنه
چون ابراز ندامت کرد دیگه این چهره از روش برداشته میشه
خیلی هم خوب. مثل همیشه عالی