دیروز جلبک و چاپلوس و آلزایمر با هم میرن ملاقات رئیس جان
نتیجه ی ریختن سه تا مُخ رو هم این میشه که دست خالی رفتن عیادت رئیس خوبیت نداره
و بعد از کلی نقد و بررسی به این نتیجه میرسن که مقداری میوه و شکلات بخرن
جلبک در حالی که از شدت عصبانیت در حال ترکیدن بود اینطور تعریف کرد که بعد از وارد شدن به مغازه با دو دکور متفاوت روبرو شدیم طوری که شکلات های معمولی و ارزون تر سمت چپ و شکلات های شکیل تر و گرونتر سمت راست چیده شده بودن
چاپلوس یک راست بدون توجه به دو مُخ دیگه میره سمت چپ و ارزونترین شکلات رو بر میداره و این بدبخت ها رو که تو رودرواسی موندن کلی توجیه میکنه که این شکلاتش بهتره، برداشتنش راحت تره، خوشمزه تره، ...
و جلبک هم هر کار کرده که قضیه رو بپیچونه و برگرده و رفتن خودش رو به یه روز دیگه موکول کنه نتونسته
و به قول خودش با هزار خجالت به ملاقات رئیس رفتن
نتیجه ی منطقی:
1- زمانی که اینقدر اختلاف فرهنگی دارید با هم جایی نرین مخصوصا ملاقات کسی که میخواین براش حسابی کلاس بذارین چون دقیقا برعکس میشه.
2- برای بیمار دیابتی شکلات نمی برن اصلا!
هرررررررررررررررر
ینی آدم تو شیلنگ شنا کنه ولی در این حد ضایه نشه هرچی فک میکنم خیلی خنده دارهههههه
این کار از شنا کردن تو شیلنگ هم ضایعتره
خسته نباشند واقعا
خب شکلات رئیس نخوره جک و جون ورای دور برش هستن میخورن
احتمالا موری رو نمیگی جونور؟
فقط غروب جمعه نیست که دلگیر است ...
کافی است دلت گیر باشد !!
به قول یارو گفتنی احساساتت تو حلقم
عجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب
امیدوارم که رئیس به گرونیو ارزونی این چیزا اهمیت نده.
ولی کارش زشت بوده هر چی باشه رئیسش بوده دیگه.
اتفاقا حســـــــــــــــــــــــــــــــاس
بابا یه شکلات که این تعارفا رو نداره... یه گرونشو میگرفتن عوض رئیس جونی یکمی ذوق میکرم مهربونتر میشد خبــــ !!!
___
البته من هنوز نفهمیدم چرا تصمیم گرفتن شکلات بگیرن؟
والا منم نفهمیدم
خوشم میاد تیزی مییری کی میگم
نه اصلا منظورم اون نبودش
این دفه که رفتید عیادت رئیس جان
از قول من بفرمائید بهشون که:
******دلم تنگته******
با آهنگ بگم یا بی آهنگ ؟
بابا این همه نگید تو حلقم !!!؟ زشته ...چیزه ... اصلا به من چه
هرجور راحتید
آب طلا بده نتیجه 2 رو با آب طلا بنویسم
اگه تو باهاشون بودی چه کار می کردی؟
امان از این دیدارهای مجبوری دسته جمعی و خریدهای اشتراکی
بسی خنده دار بود
به نظر من برای بیمار دیابتی باید خیارشور برد
زلزله چه خبر؟
سالمید؟
ریختیم بیرون خبری نبود برگشتیم
جای شما هم اومد؟
من باب پست بالایی باید بگم درست بودن نکته ها
ولی نکته دوم رو با کمی اغماض میشه نادیده گرفت.
چی بگم که نگفتنش بهتره
2- اگه کسی خوبه بخاطر اینه که شرایط نبوده که چهره ی بدش رو ببینی
عجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب!!!!!!!!!!!!!!
جای ما که نه خبری نبودش







ولی جالبه با ۰۰۷ حرف میزدیم گفت الان اینجا زلزله اومد
منم
گفتم برو یره
گفت جان خودم
گفتم دیگ بخار سر جاشه؟
گفت اره
گفتم قطار نترکید مثل اون وقتا
گفت نه
منم
اتفاقا منم فکر کردم دیگ بخار باشه