امروز تولد باجناق همسرجان بود.
طبق معمول هر شب رفتیم عمارتشون.
شیرینی رو خوردیم، میوه رو خوردیم، قلیون رو کشیدن، شام رو خوردیم، ورق رو بردیم
اما دریغ از یک عدد زرشک بعنوان کادو
از یکماه پیش یادمه که امروز تولدشه اما همین امشب یادم رفته بود.
آی خجالت کشیدیم
سلام
خب یه بهانه ای چیزی میاوردین مثلاً ای واااای جا گذاشتیم تو خونه یا مثلاً امروز فرصت نشد فردا پس فردا سر فرصت خواستیم یه چیز خوب خوب بگیریم یا هر چیز دیگه!!
اینقدر شک بهمون وارد شد که نتونستیم طبیعی کنیم آخه تبریک هم نگفتیم
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
هی قلیون میکشیدین
هی خجالت
ای جانم
اشکال نداره براشون یه جوری جبران کن
تولده بدون کادو اصلا دوست ندارم.
خوب خریدم شب بعد دادم
سلام
نمی دونم فرصت طلبی تون حاصل فراموش کاری است یا فراموش کاری تون علت این فرصت سازی ، هر چه هست دو سر برده
حداقل ورق رو می باختی عوض کادو
عقلم نکشید
اصن من عاشق اینجور تولد رفتنم ...
اص ناراحت نباشیاااااااااااااا ...
قلیون هم نوش جونت جای منم می کشیدی ...
برد شکوهمندانه تو بازی ورق رو هم بهت تبریک میگم ...
چاکریم
مبارک باشه.