استامبولی با طعم متفاوت

دو هفته پیش که شیفت آشپزی همسرجان و نوبت غذای دلخواه من استامبولی بود ملتمسانه از همسرجان خواهش کردم که به موادش زیره هم اضافه کنه.

همینطور که با خودم خوشی میکردم و با موبایلم ور میرفتم ندا آمد: زیره ها کجااااااان من پیدا نمی کنمممممممم

منم با یک حالت خود برتر بینی رفتم تو آشپزخونه و یک پلاستیک کوچیک از تو کابینت دادم بهش گفتم اینم زیره، کور شه که تو رو نمی بینه

بعد از اینکه جاتون خالی غذا رو خوردیم گفتم اصلا مثل قبل خوشمزه نیست و همسرجان فرمودن بخاطر اینه که زیره کم ریختم مزه ش رو حس نمیکنی

ما نیز قانع شدیمممممم

دیشب دوباره شیفت همسرجان بود و نوبت غذای محبوب من استامبولی با زیره. دوباره با صدای بلند ندا آمد: زیره ها همیناست که تو شیشه ست؟ منم صدا رو رها کردم و گفتم شیشه کجا بود بابا!!!!!! تو همون پلاستیک قبلی ست هنوووووووز

اما همسر قانع نشد و با یک شیشه و یک پلاستیک اومد تو اتاق و گفت کدوم؟

بنده هم دوباره با یک حرکت خود برتر بینی و یانگوم گونه مواد داخل پلاستیک و شیشه رو بو کردم و فهمیدم دو هفته پیش استامبولی با تخم شربتی میل کردیم