همکار جدید


عرض شود که اول همین هفته ینی شنبه ای که گذشت یک خانم متشخص به عنوان جایگزین همکار قبلی مون تشریف آوردن و مشغول بکار شدن

این خانوم متشخص دختر عموی یکی از همکارانمون(بلبل باغ حجی) هست و ظاهرا ایشون هم در آینده با قابلیت هایی که از خودشون نشون بدن لقبی مشابه دخترعموشون بگیرن

از اونجایی که شدیدا مشغول کارهای عقب مونده ایم اصلا وقت نکردیم که براشون اسم مستعار انتخاب کنیم. شکر خدا هم تا  الان رو اعصاب نبودن که بتونم در موردش یک طوماری درست کنم و از همین تریبون بکوبم تو سرش

فقط اینکه به همه سلام میکنه و وقتی هم از سرویس پیاده میشه از همه خدافظی میکنه ینی حوصله ای داره هاااااااا

من خودم به شخصه حوصله ندارم با همه احوال پرسی کنم اصلا چه معنی میده آدم امروز خدافظی کنه باز فردا بیاد بگه سلام(اصلن منو یاد علف سلام علیک میندازه)http://www.freesmile.ir/smiles/721120_biggrin.gif

دیروز هم تو سرویس موبایلم از جیبم افتاد تا خم شدم بردارمش دیدم سریع خم شد و برام برداشتش. آدم اینقدر خودشیرین( ظاهرا هنوز ما رو نشناخته که چه بشر بی جنبه ای هستیم)


امروز هم اومد بهم گفت بیا برام فیلم آموزشی بذار منم هرچی با خودم کلنجار رفتم که یه جوری بپیچونمش دیدم وجدانم اجازه نمیده اجبارا 14 تا پله رو رفتم بالا و کارش رو راه انداختم.(اصلا در طول تاریخ اشتغالم این مورد بی سابقه بوده که بدون انجام مراحل اداری و تور سازمان گردی کار کسی رو راه بندازم)

تازه صندلیش رو هم گذاشته گوشه اتاق و سفارش داده یه صندلی دیگه براش بیارن بانو فرمودن که این صندلی کجه و من نمیتونم روش بشینم(انگار نه انگار که همکار قبلی 3 سال رو اون صندلی جون کند و کج شد)


با اومدن اوشون یه مطلب دیگه هم فهمیدم و اون اینکه ما یه مقداری پا به سن گذاشتیم و مثه گذشته در زمینه جناح سازی و حال گیری و زیراب زنی نمیتونم مثه سابق یه خودی نشون بدیم. اصن اینقدر گرفتاری زندگی متاهلی داریم که وقتی میایم سرکار هم حواسمون پیش غذای رو گازمونه و دیگه وخ نمیکنیم به امور پرسنل برسیم و صاف بریم رو نرم همکاران تازه وارد.

خولاصه اینکه فقط اومدیم تاریخ ورود اوشون رو به ثبت برسونیم و براشون آرزوی هموجوووووووووووووور موفقیت بلبلی بکنیم.

قول میدم یه خورده که حوصله مون اومد سرجاش یه اندک حالی ازش بگیریم و بعد بگوییم چند مرد حلاج است...


نظرات 9 + ارسال نظر
امین چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 02:50 ب.ظ http://vanity.mihanblog.com

چقدر همش تو فکر حال گرفتنید شما..
یعنی چی خوب!؟
بنده خدا گناه داره آخه

تا بوده همین بوده اصلن ما ذاتا آدمهای مردم آزاری هستیم
آخه خیلی حال میده اینطوری تو محیط کار کمتر خسته میشیم

Marjan چهارشنبه 3 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ http://marjanbiology.mihanblog.com/

میفرماییم : تا ب حال ندیده بودیم عنوان وبلاگی چونان مناسب باشد

لیکتان کردیم از رینگ تون وبلاگ حسام

نظر لطفتونه

دایی جواد پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ق.ظ

مطمئن باشید بلبل جان آپ دیتش کرده هموجور که
کی به کیه

البته فرقی به حال شما نمیکنه
شماه ها ستون شرکت و اداری ها هستید

اتفاقا ما مطمئنیم هموجوووور
ستون؟

دایی جواد پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:30 ب.ظ

اره ستون ینی اگه نباشید همه چی هوار میشه میره هوا

اساس شرکتید ینی در ترازنامه هستید جز سرمایه های شرکت

هوووم سرمایه های شرکت رو خوب اومدی

دایی جواد پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:34 ب.ظ

حساب ب ییس زوبو دوشته بشه ؟؟؟؟
hesab bayees zobo doshta basha
این جمله از کیست؟

از مظلوم نیشابور که د سه کنجی میشست و نون ماست خیکی مخوارد و جنسش ر هموجووووووووووووور آرزون مفروخت.

دایی جواد پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 12:40 ب.ظ

ینی آخرشی آبجی؟

ینی ما یه همچین هوش زکاوتی هم داریم

حسام پنج‌شنبه 4 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 07:47 ب.ظ

سلام ؛

ورودش مبارک باشه..

سلام
مرسی

Masuod چهارشنبه 17 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:33 ق.ظ http://khoone-mojarradi.blogsky.com

هنواین همکار جدید سوتی چیزی نداده بذاری رو وب ما بخندید؟؟؟

نه والا اصلن سوتی نمیده

مهدیه سه‌شنبه 7 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 06:31 ب.ظ

سلام یاد اولین روزای کاری خودم افتادم همکارانی مثل شما والا حضرت مارا مشعوف می فرمودندددد آآآآآآآآآآخخخخخخخخیییییییی
اینقدم سر نزدم به وبلاگم اسمش یادم رفه یه چیزی تو مایه های گالری ام اس بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد