اولین صبح مهرماه 91


دیشب پروژه ی حمالی کنون در منزل عزیزمون زیادی بطول انجامید و من بالاجبار همونجا خوابیدم 


مدیونید اگه فکر کنید که بعد از چیده شدن وسائل و مرتب شدن خونه خودم دوس داشتم همونجا بمونم و مامانم رو پیچوندمsmile emoticon kolobok


خولاصه اینکه صب باید تشریف میووردم سرکار دیگه

اما منزل ما کجا و سرویس شرکت کجا

منی که همیشه تا 7.5 خواب بودم امروز 7.25 از خونه زدم بیرون

واااااااااااااااااااااااو چه خبر بود

اولا بگم کنار خونه مون خوابگاه دختران دانشگاست ینی مذکرین منطقه حالی میبرن هاااااااااااا

روبروی خونه مون مرکز پیش دانشگاهی دختران و کنارش پیش دبستانی

ینی من اگه بودم اسم کوچه مون رو میذاشتم کوچه ی دختران

آقا ما در خونه رو که باز کردیم یه لحظه فکر کردیم تو محاصره ایم ینی یه وضعییییییا

دیشب هم که انواع آواها و اصوات من جمله پیشتٰ،هیستٰ، فیست و غیره به گوش میرسید و بعد  پنجره باز میشد و  یک شماره تلفن اسپل میشد و... ( خانواده رد میشه باقی رو ولش)

ینی اگه من یا همسرم خانه دار بودیم تو این محله سرگرم بودیم هموجووور در حد لالیگااا حتی میتونستم روزی سه تا فیلم کوتاه مستند اجتماعی بدم جوگیریات پخش کنه

و البته اینها نکاتی بود که در انتخاب منزل بهش دقت نکرده بودیم

خولاصه منی که همیشه به نگاه های منتظر همکاران محترم از داخل سرویس هیچ اهمیتی نمیدادم و قُراب قُراب برای خودم قدم برمیداشتم تا برسم به سرویس، امروز دوان دوان خودم رو رسوندم به اتوبوس شرکت واحد و دوتا پله رو یکی کردم و پریدم بالا

بعد از 5 دقیقه سیخ کولی کردن اون دستگاه یارو پرداز فهمیدم که امروز اتوبوس سواری رایگان و خیط شدم

تو اتوبوس هم هموجوووووور دانش آموز بود که سوار و پیاده میشد

هوسم کرد که یک لباس فرم و کوله پشتی بخرم تا همه فکر کنن منم میرم مدرسه (اعتماد به نفس نیست که لامصب)

بعد از 8 ایستگاه رسیدم در خونه مامان و برای رد شدن از بلوار نزدیک بود برم زیر ماشین

خوشبختانه سالم رسیدم به سرویس و 5 دقیقه هم الاف اومدن سرویس بودم


خولاصه اینکه امروز فهمیدم که زندگی در آینده ای نچندان دور خیلی سخت میشه


این بود اول صبح اول مهر من



نظرات 20 + ارسال نظر
بابک اسحاقی شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:14 ب.ظ

من واقعا تبریک میگم به شما به خاطر داشتن همچین همسر با سلیقه ای ...


( منظورم انخاب محل قرار گیری منزل بود یه وقت به خودت نگیری )

ینی من الان واقعا از صمیم قلب از تبریک شما سپاسگزارم

محمد مهدی شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:27 ب.ظ http://mmbazari.blogfa.com



سلام

انشالله که روزهای خوبی را با همسر عزیز در خانه خودتان تجربه کنید اما سعی کن سال بعد از اونجا تشریف ببرید جای دیگری چون ...

چرا سال بعد !
همین امسال میرم

جعفری نژاد شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:43 ب.ظ

از طرف من به آقای همسر بگو خوب نیست آدم اول زندگی زیاد ولخرجی کنه !

می پرسی چرا ؟!

چون حاضرم به همین سوی چراغ و به چشمای بلبلیه یاسر آمارگیر قسم بخورم که واسه کسب مالکیت اون خونه با اون شرایط اکازیون که شما وصفش رو کردی لا اقل 25% بالای فی بازار پیاده شده

آقای همسر مصداق بارز یه آدم آینده نگره ، بالاخره دخترا اوایل زندگی زود به زود هوای خونه ی پدری به سرشون می زنه

حیف اون اسمی باباشاعر
حتما درمورد اسم شوما و منزل جدید تجدید نظر خواهم کرد

پرچانه شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:51 ب.ظ http://forold.blogsky.com/

با توجه به نظرات آقایون محترم فوق
و با توجه به اینکه هیچ کس مردها رو مثل خودشون نمیشناسه
باید عارض شم که عروسی عقب افتاد
از فردا میرم دنبال خونه

جزیره شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:57 ب.ظ

نصیباین هم جا بود رفتین خونه خریدین؟!سریع خونه تونو عوض میکنینااااا اهه این که نشد جا

جزیره من خیلی گاگولم نه؟!

جعفری نژاد شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:04 ب.ظ

نصیب میشه تا خونه تون رو نفروختی منو با آقای همسر آشنا کنی؟

می خوام با بابک دو تایی بیایم اونجا یه سری بهتون بزنیم ، صرفا برای تبریک و عرض شاد باش ... مدیونی اگه فکر بد کنی

میتونم خونه رو بهتون اجاره بدم
مهمانسرای رو به مدرسه با تجهیزات کامل و چهار ویوی رو به دختر
شبی ۱ تومن

omino شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:28 ب.ظ http://omino.blogfa.com

امین شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:30 ب.ظ http://vanity.mihanblog.com

موفق باشید

ممنونم

دایی جواد شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:32 ب.ظ

میبینیم روزی که این وب دیگه آپ نشه
واقعا میشه؟
یا از توی اتوبوس واحد اپ کنن هموجوور با لپ تاپ

اتفاقا منزل جدید هموجوووووووووور خطوط پر سرعت داریم صرفا جهت چرخیدن در بلاگستان
ینی شب تا صب کانتکتم بس که عقدم شده این مدت

عینک ته استکانی شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:55 ب.ظ http://kelke-khial.blogfa.com

چه صبح دل انگیزی

هوووووووووم دل انگیززززززززز

قطره شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:24 ب.ظ http://bidarkhab.persianblog.ir

حالا این وسط اتوبوس چرا مجانی بود‌؟ ؟
اینی که میگی چیه ؟‌بلیط ها کارتی شدند ؟؟
من فک کنم بیام ایران بلد نباشم اتوبوس سوار شم دیگه

به مناسبت هفته دفاع مقدس و روز اول مهر جهت رفاه حال دانش آموزان
آره یه دستگاهی گذاشتن، کارت رو باید بگیری جلوش بعد میگه بیپ و همه چی اوکی میشه
شما الان ایران نیستی؟ پس کجایی؟

الهام شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 06:57 ب.ظ http://sampad82.blogfa.com

اووووف! حالا نصیب جون! ما ک دختریم همدیگه رو خوب میشناسیم! اشکال از اونام هس جان خودم!

مشکل همین شناختن که منو نگران کرده

طـ ـودی شنبه 1 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:39 ب.ظ http://b-namoneshon.blogsky.com

بهتون تسلیت میگم بابت این خونه ای که دارید!!
نه بخاطراین چیزایی که آقایون اون بالا گفتنااا!! نــــــه، واسه اینکه با این همه مدرسه و غیره ای که دور شماس، حتی اگه نصف روز هم فقط خونه باشید رسما آسـ ـفالت میشید، خدایی سخته اونجا زندگی کردن

قربونت برم اما مدرسه ها زمانی که ما از خونه میریم باز میشن و وقتی میایم خونه تعطیل شدن
فکر کن من 7 میرم تا 4 عصر

حسام یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 08:47 ق.ظ

سلام ؛

موفق باشی..

سلام
ممنون

عرفان یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:47 ق.ظ http://dastforosh.blogsky.com/

این روزها همه یاد مدرسه می افتن

دایی جواد یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 05:30 ب.ظ

منظورم از نظر خطوط پر سرعت و اینا نبود
وای هنوز شام درست نکردم و .... هنو پیرهن همسرجان اتو نکشیدم و.... هنو کارام موندش و اینا بید
ینی افتادین تو گردونه گرفتاری هییییییییییییییییییییییی هی

ینی شما چقدر به خونه داری من ایمان داری الان؟
خدا وکیلی ۵ ثانیه در مورد من و کار خونه فکر کن بعد یک جمله بگو ببینم چی میگی

صالی یکشنبه 2 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 09:54 ب.ظ http://afsonkhanomi.blogfa.com

آخیش چقدر خوب
دیگه مجبوری صبح زود بیدار شدی وای من چقدر خوشحالم

هیچی تو زندگی برام سخت تر از این نیست که زود بیدار شم

مشق سکوت- رها دوشنبه 3 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 12:15 ق.ظ http://mashghesokoot.blogfa.com/

اومدم سلیقه ی همسر محترم رو تحسین کنم که دیدم آقا بابک زحمتشو کشیدن

ینی هموجوووووور ممنون از تحسین دوستان

Masuod چهارشنبه 5 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 04:50 ب.ظ http://khoone-mojarradi.blogsky.com

عجب محله ای....

( آروم بخون همسرجان نفهمه ) خیلی حواست به همسرت باشه این دخترای این دور و زمونه به پیرمرد ها هم رحم نمیکنن چه برسه به شوهر خوش تیپ شما با ریش زیباشون

5 دقیقه تو خونه تنهاش بذاری از همون پنجره دخترا مخشو میزنن و ...

حیف اولویت شهرم را انتخاب کردم وگرنه هر 4 تاش را میزدم نیشابور

خونتون را نمیفروشید؟

تو همین وب بذاریدش برا فروش هرکی بیشتر داد به همون بفروشید

اینجور وقتها میگن کافر همه را به کیش خود پندارد

دایی جواد پنج‌شنبه 6 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 10:29 ق.ظ

فک کردم
همه اش همسرجان انجام میده هموجوووووووووووووووور
خدایا نیرو و توانی به همسر ایشان عنایت بفرما

آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآفرین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد